تاریخ انتشار: 18 مهر 94 | بازدید: 1567 مرتبه | دیدگاه: 0
اشتراک گزاری چاپ

با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

سلامت روان کودکان در گرو آگاهی والدین از روش های صحیح تربیتی

والدین به عنوان نخستین افرادی که کودکان بیشترین ساعات دوران طلایی کودکی خود را با آنها می گذرانند، تاثیرگذارترین الگوی رفتاری و گفتاری به شمار می روند و سلامت روان کودکان به میزان شناخت آنها از روش های صحیح تربیتی گره خورده است.
[سلامت روان کودکان در گرو آگاهی والدین از روش های صحیح تربیتی]

سلامت روان و توجه به مقوله بهداشت روانی، یکی از مهمترین مباحث مطرح شده در علوم روانشناختی است که همواره مورد توجه صاحب نظران و نظریه پردازان این حوزه بوده و در مورد آن هزاران جلد کتاب و مقاله علمی تاکنون در سطح جهان منتشر شده است.

در حوزه سلامت روان نیز یکی از مباحث زیربنایی و بسیار مهم، توجه به سلامت روان در دوران کودکی به عنوان یکی از حساس ترین دوران زندگی است که از آن به عنوان دوران طلایی برای شکل گیری صحیح عادات و خلقیات رفتاری و گفتاری افراد نام برده می شود.

از این رو، توجه به نحوه صحیح و علمی تربیت کودکان و توجه دادن والدین به عنوان نخستین افرادی که کودکان در زندگی خود با آنها روبه رو می شوند و چه بسا بیشترین رفتارها و ادبیات گفتاری خود را از آنها فرامی گیرند، مورد تاکید صاحب نظران حوزه روح و روان کودکان و بزرگان علمی و ادبی در همه فرهنگ ها بوده است.

در فرهنگ های مختلف به ویژه فرهنگ اسلامی ایرانی نیز به این مهم اهتمام ویژه ای شده و در روایات و آیات قرآنی و همچنین نوشته های بزرگان ایرانی مطالب زیادی در این باب آورده شده است.

در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که کودکان خود را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید، وقتی به آنها وعده ای می دهید، به آن وفا کنید زیرا کودکان، شما را رازق خود می پندارند.

همچنین بزرگان ایرانی همچون حکیم بوعلی سینا بر اهمیت تربیت در زمان کودکی تاکید می ورزد و در مورد اهداف تعلیم و تربیت، مراحل تعلیم و تربیت، شیوه تعلیم و تربیت، مواد آموزشی و ویژگی های معلم کودکان از سنین بسیار پایین تا نوجوانی مطالب ارزنده ای را مطرح کرده است؛ در نظر ابن سینا تربیت مقدم بر تعلیم است.

وی اعتدال در رفتار با کودکان را زیربنای تربیت می داند و تاکید می کند که نخستین تعلیمات باید مبتنی بر امور دینی و حفظ اشعاری که او را به مکارم اخلاق ترغیب می کند، باشد.

بنابراین باید گفت که اهمیت مقوله تربیت کودکان از دیرباز همواره مورد توجه بوده و در ده های اخیر نیز با افزایش سطح سواد عمومی در کشور، والدین نیز به اهمیت این موضوع بیش از پیش پی برده و تمام تلاش خود را از جمله مطالعه کتاب، شرکت در کلاس های آموزشی و مشاوره با روان شناسان، برای داشتن تربیتی مناسب برای کودکان خود بکار می برند.

کودکان مانند تمام گروه های سنی جامعه، ممکن است دچار اختلالاتی باشند که برخی حالت مادرزادی دارد و برخی نیز ممکن است در اثر رفتارهای ناصحیح اطرافیان با کودکان ایجاد شده باشد.

اهمیت شناسایی و رفع مشکلات رفتاری و شخصیتی کودکان بسیار زیاد است چراکه رفع این مشکلات در سنین پایین و کودکی می تواند در شکل گیری شخصیت سالم افراد در سنین بزرگسالی بسیار موثر باشد.

بیش فعالی، افسردگی، کم تمرکزی، اضطراب، اختلالات یادگیری، لکنت زبان، شب ادراری از جمله اختلالات شایع در بین کودکان به شمار می رود که در صورتی که به موقع شناسایی و رفع نشوند، می توانند مشکلات رفتاری حادتری در سنین بالاتر به ویژه در هنگام قرار گرفتن فرد در اجتماع و برخورد با سایر افراد جامعه ایجاد کنند.

اکنون بسیاری از خانواده ها به وجود برخی اختلالات در فرزند خود پی برده و به این نتیجه رسیده اند که برای رفع مشکلات ناشی از برخورد با فرزندان خود باید با مشاوران و روان شناسان مشاوره داشته باشند و از روش های علمی تعلیم و تربیت برای این منظور مددجویند.

با این حال برخی خانواده ها به دلیل عدم آگاهی کافی و عدم شناخت علایم و نشانه های این اختلالات، تصور می کنند که رفتارهای نابهنجار کودکانشان، مقتضی سن است و با بزرگ شدن آنها برطرف می شود. بنابراین نیازی در مراجعه به پزشکان مربوطه نمی بینند.

این درحالی است که این موارد، جزو شایع ترین مشکلات رفتاری کودکان به شمار می روند که اگر کنترل و درمان نشوند، ممکن است کودک دچار رفتارهایی مانند پرخاشگری، بیان کلمات و جملات خارج از ادب، کتک زدن کودکان دیگر، رفتارهای آزاردهنده بزرگترها و در سنین بالاتر دچار رفتارهای مغایر با عرف و هنجارهای جامعه و حتی در موارد شدیدتر رفتارهایی مانند بزهکاری شود.

بنابراین لازم است والدین علایم اختلالات رفتاری دوران کودکی را بشناسند تا بتوانند با دیدن این نشانه ها، به موقع در راستای رفع آن اقدام کنند.

** بیش فعالی
بیش فعالی از شایع ترین اختلالاتی است که در بین کودکان وجود دارد؛ در این حالت کودک بیش از اندازه فعال و پرجنب و جوش است، آرام و قرار ندارد، مدام می جنبد، نمی تواند منتظر بماند و دایم بین حرف دیگران می پرد به گونه ای که برای اطرافیان مشکل ایجاد می کند.

در این حالت کودک توانایی دقت و تمرکز روی یک موضوع را ندارد و در یادگیری مطالب بسیار کند است؛ اینگونه کودکان ممکن است همچنین یک یا چند اختلال روحی روانی دیگر مانند افسردگی یا اختلال دوقطبی داشته باشند بنابراین توصیه می شود به محض مشاهده علایم به پزشک مراجعه داده شوند.

گفته می شود حدود سه تا پنج درصد کودکان قبل از هفت سالگی به بیش فعالی مبتلا می شوند. این عارضه بیشتر از سن دو سالگی آغاز می شود و تا سنین حدود 10 سالگی و در صورت عدم درمان ممکن است حتی در سنین بالاتر به شکل های دیگری مانند دعواهای خیابانی، پرخاشگری و بزهکاری نمایان شود. اما به طور معمول در صورت تشخیص و درمان در همان دوران کودکی برطرف می شود.

علت بیش فعالی، همچنان ناشناخته است اما گمان می رود که جزو بیماری های چند عاملی (ژنتیکی و محیطی) باشد.

** لکنت زبان
لکنت زبان نوعی اختلال گفتاری است که مشکلاتی را در بیان جملات با سرعت مناسب و به طور پیوسته و روان ایجاد می کند. در واقع لکنت شامل تکرار، کشش و یا قفل شدن غیرارادی کلمات است. همچنین ممکن است کودک در تلاش برای بیان درست کلمات، تغییراتی نیز در حالت سر و گردن خود ایجاد کند، بیش از حد پلک بزند و دچار لرزش فک و لب ها شود.

این اختلال بیشتر بین سنین 2 تا هفت سالگی بروز می یابد و گفته می شود میزان شیوع آن در جمعیت کلی حدود یک درصد و در پسران سه برابر دختران است. همچنین در خانواده هایی که پدر یا مادر سابقه لکنت داشته باشند، احتمال ابتلا در فرزندان سه تا پنج برابر بیشتر از خانواده هایی است که در آنها مشکلی وجود ندارد.

لکنت زبان بر اساس متغیرهایی شامل عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی که روی هم تاثیر متقابل دارند، به وجود می آید و برخی کودکان برای ابتلا به لکنت زمینه آسیب پذیری موروثی دارند. اضطراب و تنش، سبب تشدید لکنت می شود اما در ایجاد آن نقش چندانی ندارد.

گاهی این اختلال مانع از تمایل کودکان به صحبت کردن به ویژه با افراد غریبه می شود و به همین دلیل دچار نوعی گریز از اجتماع و افسردگی می شوند که فعالیت های آموزشی، شغلی و اجتماعی آنها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین اهمیت لزوم توجه والدین به این مساله و انجام پیگیری های پزشکی برای درمان به موقع این اختلال بیش از پیش نمایان می شود.

** اضطراب و استرس
اضطراب و استرس از جمله اختلالات نگران کننده ای است که برخلاف تصور عموم که فکر می کنند مساله بسیار کم اهمیت است، در صورتی که برطرف نشود می تواند زمینه ساز اختلالات و مشکلات دیگری در دوران کودکی و چه بسا بزرگسالی شود.

شدت اضطراب های دوران کودکی، می تواند مشکلاتی مانند اختلال در خواب، پرخاشگری، ناخن جویدن، شب ادراری و لکنت زبان را به همراه داشته باشد که در صورت عدم درمان، برخی از این مشکلات مانند ناخن جویدن در دوران نوجوانی و بزرگسالی نیز می تواند ادامه یابد
و موقعیت های تحصیلی، شغلی و خانوادگی او را دچار خدشه کند.

نخستین اضطرابی که در دوران کودکی ایجاد می شود، ترس کودک نسبت به جداشدن از مادر است که برای بقا به طور غریزی در او به وجود می آید. پس از آن در سنین بالاتر رفتارهای والدین در خانواده به عنوان اولین محیط اجتماعی که سبب می شود کودک اضطراب و استرس را در آن تجربه کند، در این زمینه تاثیرگذار است.

نزاع و کشمکش والدین، بیماری سخت و طولانی والدین، جدایی های موقت و طولانی مدت از والدین، جدایی و طلاق والدین، مرگ یکی از نزدیکان، سختگیری های انضباطی والدین و تولد نوزاد جدید، اعمال فشار برای بهترین بودن در زمینه های مختلف بر کودک و سبک تربیتی مستبدانه والدین که جایی برای اظهارنظر فرزندان باقی نمی گذارد، از عوامل مهم ایجادکننده استرس کودکان در خانواده به شمار می رود.

پس از گذشت این دوران، رفتن کودک به مهدکودک و مدرسه و جدا شدن از محیط خانه می تواند در بروز استرس در کودکان تاثیرگذار باشد.

عدم برطرف شدن به موقع استرس نه تنها در عملکرد اجتماعی کودکان تاثیر منفی می گذارد بلکه می تواند به بیماری های متابولیکی مانند بیماری های قلبی عروقی و دیابت نیز منجر شود.

** پرخاشگری
پرخاشگری شامل رفتار شدید کلامی یا فیزیکی نسبت به دیگران است که توصیه می شود والدین در هنگام بروز پرخاشگری کودکان با قاطعیت برخورد کنند و کودکان دیگر را از دسترس او دور کنند.

یکی از عوامل بروز پرخاشگری، تنبیه بدنی و تحقیر کودک است بنابراین توصیه می شود برای کاهش پرخاشگری کودک، از تنبیه بدنی پرهیز شود.

کمبود محبت و توجه و محدود کردن و جلوگیری از فعالیت هایی که سبب رشد کودک می شود، نیز می تواند منجر به پرخاشگری شود؛ والدین مستبد که بعضا از تنبیه بدنی و عاطفی نیز استفاده می کنند، بیشتر باعث عصبانیت و پرخاشگری کودک خود می شوند.

کمبود اعتماد به نفس، از دیگر عوامل بروز پرخاشگری در کودکان است؛ اگر کودکی اعتماد به نفس نداشته باشد و نتواند به آنچه که می خواهد برسد، پرخاشگری می کند همچنین برای اینکه احساس بی ارزشی و حقارت و ناتوانی نکند، پرخاشگری می کند تا به حق خود برسد.

تجربه های خشونت آمیز، مانند دیدن فیلم های خشونت آمیز یا درگیری های والدین و همچنین برخورد خشونت آمیز والدین با کودکان، به طور غیرمستقیم به آنها یاد می دهد که اینگونه باشند.

سازمان جهانی بهداشت به منظور توجه دادن خانواده ها و سیاست گذاران جوامع مختلف به اهمیت تربیت صحیح کودکان و رفع نیازهای روحی روانی، آموزشی و فرهنگی آنها، شانزدهم مهرماه برابر با هشتم اکتبر را روز جهانی کودک نامگذاری کرده است.

به همین مناسبت در کشورهای مختلف از جمله ایران، برنامه های ویژه ای از طرف سازمان های مسوول در زمینه بهداشت و سلامت کودکان و همچنین سازمان ها و انجمن های فعال علمی در زمینه پزشکی و حقوق کودکان برنامه های متنوعی برگزار می شود.

در مقدمه کنوانسیون حقوق کودک تاکید شده است که کودک باید در فضایی سرشار از خوشبختی، محبت و تفاهم بزرگ شود.
علمی(5)1834**2017

برگرفته از : ایرنا
سلامت روان کودکان در گرو آگاهی والدین از روش های صحیح تربیتی

مطالب مرتبط