حضرت محمد (ص) فرمودند:
خداوند رحمت کند کسي را که در پرورش رفتار نيک به فرزند خويش ياري کند. سوال شد که چگونه فرزندان خود را در نيکي ياري کنيم؟ حضرت فرمودند به چهار طريق:
1. بيش از توانمندي وي از او وظيفه نخواهيد.
2. آنچه کودک انجام داده است قبول کنيد (با اعمال خود او را تشويق کنيد).
3. او را به گناه و سرکشي وادار نکنيد.
4. به او دروغ نگوييد و در برابر وي اعمال نادرست انجام ندهيد.
بحث سه ساله ها را با خبر خوشي شروع مي كنيم: در مقايسه با دوساله-ها، سركردن با سه ساله¬ها راحت¬تر است. سه ساله¬ها مطمئناً با سماجت بيشتري بدنبال دستيابي به استقلال هستند. با اين حال اين روحيه استقلال-طلبي به شيوه جديدي در كودكان سه ساله قابل مشاهده است كه به اشكال مختلف مي توان ديد:
سه ساله¬ها در مقايسه با كودكان دو ساله مطيع تر بوده، نسبت به صحبت¬ها واكنش بهتري نشان مي¬دهند. گاهي اوقات، حتي يك كلمه مادر كافيست كه همه اعمال و رفتار كودك را تغيير دهد.
• دليل آوردن براي سه ساله ها ساده تر است.
• گاهي اوقات كودكان سه ساله قبل از انجام كار اجازه مي گيرند.
• درمواردي سه ساله ها براي احترام و رعايت توقعات پدر و مادر سوالاتي طرح مي كنند ” درست انجام دادم؟ ”
• سه ساله¬ها اغلب در وقت نياز و اگر بخواهيم حاضر به كمك هستند.
در تمام موارد سوال جالبي مطرح مي شود: ”چگونه است كه كودك سركش دو ساله، در سه سالگي تا اين حد تغيير رفتار مي دهد؟ ”
از نظر روان شناسان انسان دو آرزوي بزرگ دارد كه نشانه هايش هم در كودكان و هم در بزرگترها، هم در فرهنگ شرق و هم در فرهنگ غرب، هم در جوامع سنتي و هم امروزي قابل مشاهده است. يكي از اين دو خواسته ميل به استقلال است. انسان در ذات خويش خواهان شخصيت منحصر به فردي است. كسي نيست كه بخواهد ديگران او را ببلعند، از كنارش بي تفاوت بگذرند و يا با او به عنوان امتدادي از سايرين برخورد كنند.
دليل ديگر استقلال طلبي انسان اين است كه مي خواهد حاكم بر زندگي خويش باشد. در ذات خود، درماندگي و وابستگي به ديگران را دوست ندارد. انسان عزت نفس را دوست دارد و به همين سبب مي خواهد زمامدار امور زندگي خود باشد. مي خواهد به خود و ديگران بگويد ” نگاه كنيد روي پاي خود ايستاده ام و براي خود شخصيتي دارم ”. لازمه رسيدن به اين موفقيت مستقل زيستن است.
با اين حال مستقل بودن كافي نيست، خواسته ديگري هم هست كه تا اعماق وجود انسان نفوذ كرده است. انسان مي خواهد ديگران به او بها داده، او را به حساب آورند و مورد لطف قرار گیرند.
همه ما مي خواهيم كه پذيرفته شده و مورد عشق و محبت قرار گيريم، احساس تعلق را دوست داريم و مي خواهيم بخشي از چيزي بزرگتر از خود يعني عضوي از جامعه انساني باشيم.
دستيابي به استقلال و دريافت توجه و اعتناء، دو خواسته بزرگ انساني است. و در هر مرحله اي از رشد، يكي از این فرايند، غلبه دارند. يا به دنبال فرديت خود هستيم و يا مي خواهيم روابط انساني خود را گسترش دهيم.
كودك دو تا سه ساله به دنبال تشخص طلبي است. مي خواهد به همه دنيا اعلام كند كه ديگر بچه نيستم و با انجام اين ماموريت، انگار كودك دو ساله نفس عميقي مي كشد و به خود مي گويد ”جانمي جان موفق شدم. حالا شخص جديدي هستم، اما خدا را شكر كه بابا و مامان هنوز مرا تا سر حد جان دوست دارند ”. با ورود به سه سالگي كودك توجه بيشتری به اطرافيان مي كند. او حالا براي خود كسي شده، در جستجوي توجه و جلب نظراست و مي خواهد بخشي از ديگران شود. استقلال طلبي را رها مي كند تا به وحدت جديدي دست يابد. از سركشي دست مي كشد تا محبوب گشته و مورد لطف قرار بگيرد البته اين تحولي بي مقدمه و ناگهاني نيست. تحولات رشد و تكامل هميشه به گذشت زمان و تبادل رفتار ميان كودك و محيط احتياج دارد. با اين وجود روزي چشم باز مي كنيد و مي بينيد كه دو سالهِ بد اخمِ فتنه جوي شما به شخصيتي كوچك و متمدن بدل شده است به علت آن كه سه ساله ها در مقايسه با دو ساله ها بسيار اجتماعي تر هستند امكان بوجود آمدن توقع بي جا و انتظار بيش از حد از آنها وجود دارد. اما فراموش نكنيد كه كودك شما فقط سه سال دارد. كودك سه ساله هنوز در موقعيتي نيست كه خود را جاي ديگران قرار دهد و از دريچه چشم آنها نگاه كند. خلاصه آن كه موقعيت و محدوديت هاي كودك سه ساله را در نظر بگيريد و از او توقع بي جا نداشته باشيد. با اجتناب از برخوردهاي بي مورد و حفظ روابط حسنه، كودك را در مسير تكامل اخلاقي قرار دهيد.
برگرفته از : کتب روانشناسی کودک