رفته بودی تو و دلمرده ز رفتار تو من
خوب شد آمدی ای کشته ی دیدار تو من
ستمت گر چه فزون است و وفا کم، غم نیست
کم کَمَک ساخته ام با کم و بسیار تو من
هر دلی نیست عزیز دل من، لایق صید
باش همواره تو صیاد و گرفتار تو من
این سه ارزانی هم باد الهی همه عمر
بختْ یارِ تو و تو یارِ من و یارِ تو من
هیچ دانی که در این دوری یک ماهه چه رفت
یا چه دیدم ز غم و حسرت دیدارِ تو من
سال ها پیر شدم لیک جوان خواهم شد
لبْ نَهَم باز چو بر لعل شِکَربار تو من
عماد خراسانی