تاریخ انتشار: 15 اسفند 94 | بازدید: 1154 مرتبه | دیدگاه: 0
اشتراک گزاری چاپ

با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

سال ها پیر شدم

رفته بودی تو و دلمرده ز رفتار تو من خوب شد آمدی ای کشته ی دیدار تو من ستمت گر چه فزون است و وفا کم، غم نیست کم کَمَک ساخته ام با کم و بسیار تو من هر دلی نیست عزیز دل من، لایق صید باش همواره تو صیاد و گرفتار تو من این سه ارزانی هم باد الهی همه عمر بختْ یارِ تو و تو یارِ من و یارِ تو من هیچ دانی که در این دوری یک ماهه چه رفت یا چه دیدم ز غم و حسرت دیدارِ تو من سال ها پیر شدم لیک جوان خواهم شد لبْ نَهَم باز چو بر لعل شِکَربار تو من عماد خراسانی
سال ها پیر شدم