تاریخ انتشار: 15 اسفند 95 | بازدید: 1364 مرتبه | دیدگاه: 0
اشتراک گزاری چاپ

با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

سادگی روستا





و كوچه اى پر از سادگى روستا
با ديوارهايي كهنه و خزه بسته
و شاخه هايي كه از پشت ديوار سَرَك مى كشند
با كودكانى بازيگوش
و توپى پلاستيكى، پر از شوق دويدن
از گوشه ى چشم هايم نگاهشان مى كنم
تا انتهاى كوچه بدنبال كودكى ام مى گردم
خيره مانده ام
كوچه مرا با خود،تا خود برده
آرامم در سادگى كوچه غرق مى شود
در هواى مه آلود خودم را مى بينم
انگار آن گوشه ايستاده ام
بى دغدغه
با لبخندى پر از بى خبرى
بادى سرد مى وزد
مرا با مه مى شويد و مى برد
تا اينجا
تا گونه هاى خيس!!!

جاويد٩٥/١٢/١٢
دکتر جواد کاکویی(مدیر ارشد بیمارستان آتیه)

سادگی روستا
برچسب ها: