بچههای بسیاری هستند که مراوده نزدیک و تنگاتنگی با پدربزرگ و مادربزرگشان دارند. کودکان یا دوست دارند که ساعات طولانی یا حتی روزهایی را در کنار آنها بگذرانند یا به ناچار و به خاطر شرایط شغلی والدین بیشتر با پدربزرگ و مادربزرگ خود وقت میگذرانند. با تمام مزایایی که نگهداری پدربزرگ و مادربزرگها از کودکان دارد اما نمیتوان منکر بعضی مسائل و مصائب این ارتباط نزدیک نیز شد. مسائلی که والدین به خوبی آنها را تجربه کردهاند اما در برخی موارد قادر به پیدا کردن راهحلی برای حل آنها نشدهاند.
در مورد این موضوع با محمد رضابیگی، روانشناس بالینی مشورت میکنیم و از او میخواهیم ما را راهنمایی کند. رضابیگی ابتدا در توضیح اینکه نگهداری از کودک باید به چه کسی سپرده شود، میگوید: وقتی والدین کودک، خصوصا مادر احتیاج دارد تا ساعاتی از روز کودک خود را به فرد دیگری بسپارد چند گزینه در مقابل او وجود دارد؛ اینکه از افراد فامیل کمک بگیرد، مخصوصا کسانی که کودکانی همسن و سال با کودک او دارند، در این شرایط چون کودک با همسالان خود مراوده دارد فوایدی در رشد و یادگیری او به جا میگذارد اما همیشه نگرانیهایی بابت وجود رفتارهای تبعیضآمیز میان کودکان یا انتقال یک فرهنگ یا رفتار که مورد قبول والدین کودک نیست، وجود دارد. به همین دلیل اغلب والدین ترجیح میدهند که فرزندانشان را نزد کسانی بگذارند که بیشتر از هر کسی به آنها اعتماد و باور دارند؛ یعنی پدرومادر خودشان.
البته نباید فراموش کرد که بهترین افراد برای نگهداری از کودک، کسانی هستند که در زمینه تربیت کودک و رفتار با او تخصص دارند. اما دو دلیل عمده باعث میشود که والدین گاهی اوقات ترجیح دهند از پدر و مادر خودشان به جای پرستار کودک استفاده کنند. یک بحث همان وجود امنیت و آرامش خاطر بیشتر والدین است که وقتی فرزندشان نزد پدربزرگ و مادربزرگ باشد این آرامش خاطر بسیار بیشتر وجود دارد و گاهی نیز کودکان برای ماندن نزد غریبهها مشکل دارند و خودشان ترجیح میدهند نزد افرادی از خانواده باشند. مورد بعدی نیز بحث هزینهزا بودن استخدام مربی یا پرستار کودک است.
این روانشناس بالینی در ادامه تاکید میکند: وقتی که کودک به خاطر شرایط شغلی والدین به صورت متوالی و منظم و ساعات طولانی دور از والدین و نزد پدربزرگ و مادربزرگش است، مواردی اهمیت پیدا میکند. در واقع والدین باید پیشبینی موقعیتهایی را که ممکن است اتفاق بیفتد، بکنند و قبل از آن برایشان چارهجویی کنند. توجه به برخی نکات بسیار لازم و ضروری است که ما برخی از مهمترین آنها را برای شما بازگو و شرح خواهیم داد.
1. مراقب تغییر جایگاههر کس باشید!
یکی از نکات مهمی که میتواند از یک مشکل شایع جلوگیری کند این است که هم والدین و هم پدربزرگ و مادربزرگ کودک توجه کنند تا جایگاهها تحت تاثیر شرایط تغییر نکند. به بیان دیگر نباید جای پدربزرگ و مادربزرگ با پدر و مادر عوض شود و برای کودک این تصور ایجاد شود که چون تحت شرایط ساعات بیشتری را با آنها میگذارند پس جای والدین او هستند. بلکه باید از طرف پدربزرگ و مادربزرگ مدام به کودک گوشزد شود که پدرومادر او به جای خودشان باقی هستند و تحت هر شرایطی همچنان پدرومادر او هستند.
اگر به این مساله توجه نشود و جایگاه والدین از پدرومادر به پدربزرگ و مادربزرگ تغییر کند، با توجه به تفاوتهای اساسی که این کاراکترها میتوانند با هم داشته باشند، کودک دچار آسیب میشود و قادر به تطبیق با شرایط جدید نیست. از طرف دیگر اختلاف سلیقههایی که هر یک از این دو نسل میتوانند در مورد روشهای تربیت یک کودک داشته باشند، بسیار مشکلآفرین خواهد بود.
برای اینکه نگاه کودک نسبت به پدربزرگ و مادربزرگ نگاه به مراقب اصلی نباشد(نقشی که بر عهده پدرومادر است) بهتر است با دنیای کودکانه او را کمک کنید تا با شرایط جدید وفق پیدا کند به این صورت که به کودک گفته شود که قرار است نزد پدربزرگ و مادربزرگ باشد تا با آنها بازی کند یا اینکه چون آنها پیر شدهاند یا مریض و تنها هستند قرار است که او حواسش به آنها باشد!
در مطالب بعدی راجع به موارد دیگر صحبت خواهیم کرد.
برگرفته از : نی نی سایت