بسیاری از والدین به دلیل عدم شناخت و آگاهی های لازم نسبت به این امر، در زمینه محبت به فرزندان دچار افراط و تفریط هایی می شوند كه در تربیت كودك، مخرب است و اثرات سوء به دنبال دارد. عده ای از والدین در رفتار با كودكانشان، از چاشنی محبت استفاده نمی كنند و یا به حداقلی از آن اكتفا می كنند.
این موضوع ممكن است دلایل زیادی داشته باشد. دلایلی همچون موقعیت اجتماعی و شخصیتی خود والدین و شرایط نامساعد اقتصادی و عاطفی موجود در خانواده، می تواند عواملی باشد كه موجب كاهش احساس محبت آمیز میان والدین و فرزندان باشد. عده دیگری از والدین نیز با تعریف نادرستی كه از محبت دارند، تصور می كنند كه باید تمام توان و نیروی خود را در راستای ارضای خواسته ها و تمایلات فرزندانشان صرف كنند كه این اقدام هم نتایج مطلوبی را به دنبال نخواهد داشت.
آنچه مهم است اینكه به دنبال فهم درستی از تربیت و محبت به طور توامان باشیم.
مسلما محبت و ابراز علاقه، خواست طبیعی هر كودكی است كه از این طریق می توان چشمان كودك را به آینده ای زیبا، روشن كرد و راه و رسم زیستن را در دل او زنده كرد. محبت همچون آب، برای كودك حیاتی است و از طرفی نوع محبتی كه كودك به آن نیاز دارد، با سایر افراد متفاوت است. بهتر است باور كنیم كه محبت والدین نسبت به فرزند، به گونه ای عجیب در تعیین سرنوشت آینده او موثراست. شاید به همین خاطر است كه در رابطه با این موضوع احادیث بسیاری از پیامبر اكرم(صل الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) نقل شده است.
در روایتی اینطور بیان شده است كه فرزندان خود را زیاد ببوسید زیرا با هر بوسه برای شما مقام و مرتبتی در بهشت فراهم می آید.
پیامبر اكرم(صل الله علیه و آله) فرمودند:" به بزرگسالان خود احترام كنید و نسبت به كودكان خویش، ترحم و عطوفت نمائید.
ایشان در جای دیگر فرموده اند:" آن كس كه فرزند خود را ببوسد، حسنه ای در نامه او ثبت خواهد شد و ان كس كه فرزند خود را شاد كند، خداوند او را در قیامت مسرور می نماید.
در این زمینه روایات متعددی وجود دارد كه همه آنها به اهمیت محبت و ابراز آن به كودك اشاره دارد. حال بعد از بیان این مطالب بهتر است بدانیم كه كمبود و یا عدم محبت به فرزندان، چه عواقبی را به دنبال دارد.
فقدان محبت برای كودك، زمینه ساز ابتلای او به مشكلاتی از قبیل بی اشتهایی، بی خوابی، فریاد زدن و جیغ كشیدن در هنگام خواب، تركردن رختخواب در روز و شب، تقلیدهای بی مورد، ادا و اطوارهای ناصواب برای نمایاندن خود، جلب محبت و لوس بازی، فراهم می كند.1
فقدان محبت در سالهای اول زندگی و خصوصا چهار سال اول، باعث ایجاد انواع اضطرابها، تشویش، عصبانیت، نارضایتی، احساس انزوا، تندخویی و بداخلاقی می شود. چرا كه در این سنین، كودك بیش از هر زمان دیگری به والدین خود اتكا دارد
كودكی كه از جانب مادرش، محبت نبیند، دائما دچار احساس ناراحتی و عصبانیت است و نمی تواند احساس ترحم و شفقت به دیگران داشته باشد. احساسات این كودك در مسیری نادرست حركت می كند و تنها به خواسته های شخصی خود فكر می كند و دچار خودخواهی است. چنین كودكی كه با این روش تربیت و پرورش یابد، در برابر هر محبتی چه تصنعی و یا واقعی، تسلیم می شود. به این ترتیب بسیاری از دختران و پسرانی كه در سنین نوجوانی دچار انحرافات اخلاقی و آسیب های اجتماعی می شوند، افرادی هستند كه در كودكی با كمبود محبت و عاطفه از جانب والدین خویش، مواجه بوده اند.
عواطفی كه تعدیل نشده باشد ممكن است موجب بروز ناهنجاریهای روحی و رفتاری از قبیل ماتم زدگی، افسردگی، اضطراب، بدبینی، منفی بافی، تبهكاری و بزه كاری شود. اما آنچه مسلم است اینكه افراط در محبت ورزی هم می تواند اثرات مخربی را به دنبال داشته باشد. یكی از نتایج زیاده روی در محبت، ایجاد عقده حقارت است.
كودك
كودكانی كه بیش از اندازه مورد مهر و محبت واقع می شوند، لوس و از خود راضی بار می آیند و در طول زندگی شان، خصوصا در مواقع بروز مشكلات و سختیها، دچار حس حقارت و بدبختی می شوند و دست به اعمالی غیرعادی می زنند. به این ترتیب ممكن است تحمل برخی از ناملایمات زندگی برای آنها به قدری سخت باشد كه آنها را دچار فشار روانی كند و یا حتی به دیوانگی و خودكشی برساند. چون كودكی كه همیشه پدر و مادر خویش را تسلیم خواسته های خود كرده، شخصیتی دیكتاتور محور دارد و روحیه اش ضعیف است و به سرعت دلگیر می شود. به همین خاطر است كه این كودكان در نبردهای زندگی خیل زود، شكست می خورند.
محبت های بی حساب باعث رشد گلخانه ای كودك می شود. یعنی اگر این كودك در شرایط متفاوتی قرار بگیرد ممكن است بشكند و فرسوده شود. به این ترتیب احساس اعتماد به نفس و استقلال كودك از بین می رود. این كودكان در بزرگسالی هم نمی توانند جایگاهی داشته باشند، چون توقعات آنها از جانب دیگران خریدار ندارد و همین امر موجب ایجاد حس شكست و ناراحتی در این افراد می شود.
امام باقر(علیه السلام) می فرمایند:"بدترین پدران كسانی هستند كه در نیكی و محبت نسبت به فرزندان خود، از حد تجاوز كرده و به زیاده روی و افراط می گرایند.
پس با توجه به نكات مذكور به این نتیجه می رسیم كه محبت باید با قاعده و اصول خاصی صورت گیرد و اگر در مسیر خود حركت نكند، نمی تواند نتایج مناسب ومطلوبی را به دنبال داشته باشد
برگرفته از : نی نی سایت