تاریخ انتشار: 1 ارديبهشت 95 | بازدید: 2968 مرتبه | دیدگاه: 0
اشتراک گزاری چاپ

با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

نقش پدرها در زندگی مشترک دختران

پدر برای فرزندش حکم کسی را دارد که بین او و مادر جدایی می اندازد. مادر فرزند را به دنیا می آورد و پدر دنیا را به او می شناساند و در پناه خود به او هویتی مستقل در جهان می بخشد. او همچنین حامی همیشگی دختر در فعالیت های اجتماعی و هوشی است و به تربیت و آموزش او اهمیت زیادی می دهد. در ضمن پدر اولین مردی است که به عنوان نمونه جنس مذکر دختر با او آشنا می شود. در اینجا مرور می کنیم که تیپ های مختلف شخصیتی پدران چطور شخصیت دختران را در زندگی مشترک شکل می دهد. 
  • پدران قدرتمند
یکی از الگوهایی که به ارتباط دختران و زنان موفق با مردان دیگر لطمه می زند داشتن پدران قدرتمند است که باعث شکل گیری آرمان گرایی بیش از حد در خانم ها می شود. چرا؟ چون دختر خانم غرق در هیبت و عظمت پدرش است. در نتیجه مردانی را که دارای قدرت و هیبت پدرش نیستند، ناچیز می شمرد. اغلب برای این دختران سخت است که از پدر قدرتمندشان دور شوند. آنها صرفاً با فاصله گرفتن از حضور فیزیکی پدرشان، از قید وابستگی به او رها نمی شوند. رفتن به دانشگاه یا زندگی در خانه ای مستقل یا سرکار رفتن، لزوماً خواسته زن را برای تحت مراقبت بودن تغییر نمی دهد و این دیدگاه به سهولت به مرد جدیدی که در مسیر زندگی اش قرار گرفته است، انتقال داده می شود. رهایی از بند وابستگی مستلزم دانستن مهارت هایی است که به یک دختر خاص بیاموزد که چگونه با ترس های وابستگی و اضطراب ناشی از آنها مقابله کند. همچنین می بایست مهارتهای تصویری او نیز تقویت شود تا مردان را همانگونه که هستند، بپذیرد نه اینکه بر طبق تصورات دوران کودکی خود آنها را با پدرش مقایسه کند. 

  • پدر بی عاطفه
رابطه بد پدر و مادر می تواند تا همیشه روی زندگی عاطفی ما سایه بیندازد و حتی در بزرگسالی بصورت مانعی برای عشق دربیاید. در نتیجه بجای محبت، این تصور که ما استحقاق داریم تنها دریافت کننده باشیم، در واقع باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند. وقتی پدر و مادر ما رابطه ای معیوب داشته اند یا نتوانسته اند عشق کافی به فرزندانشان بدهند، در واقع اضطرابی دائمی در آنها پدید می آورند که باعث می شود برای به دست آوردن عشق همسر آینده شان به هر دری بزنند و هر چیزی را تحمل کنند و حتی شخصیتی مهرطلب پیدا کنند. همین رفتارها، گزینه های ازدواج را فراری می دهد یا باعث می شود وارد رابطه ای شوید که مدام باج دهنده هستید و طرف مقابل، شما را استثمار می کند. نیاز به وابستگی هم مردان را به دردسر می اندازد و هم زنان را، زن یا مردی که در اوایل آشنایی با طرف مقابل به او می گوید دوستش دارد در واقع ذهنیت نیاز به وابستگی را در آن شخص ایجاد کرده و یا او را از خود فراری می دهد و یا باعث می شود تا طرف مقابل، فرد نیازمند عشق را به بازی گرفته و هرگونه که می خواهد با او رفتار کند.

  • پدر بی خیال 
یکی دیگر از عواملی که باعث می شود تا دختران و زنان موفق در ارتباط با مردان و جذب مرد دلخواه خود با مشکل مواجه شوند، وجود پدرهایی است که تنها سایه ای از آنها در خانواده دیده می شود. پدرهایی که از نظر عاطفی بود و نبودشان در خانه به چشم نمی آید. چنین پدرانی علاقه چندانی به فرزند خود و کارهایی که انجام می دهد، از خود نشان نمی دهند، رابطه عاطفی خاصی میان آنها وجود ندارد و همین امر باعث می شود تا دختری که اکنون به سن بزرگسالی رسیده در جستجوی مردان شیک و زرق و برق دار باشد، مردانی که جلب توجه زیادی بکنند. مردانی که ویژگی های برجسته و خاصی داشته باشند. چنین افرادی در ابتدا برای دختران باهوش هیجان انگیزند اما در واقع از این فراتر نمی روند و همان کسانی نیستند که این دختران خاص دوست دارند، داشته باشند. چنین دخترانی از درگیر شدن با مردانی که شبیه پدران خود هستند، می ترسند. اشتیاق افراطی به خوشحال کردن و عطش سیری ناپذیری به محبت کردن دارند تا بتوانند مردی را به خود جلب کرده و برای خود نگه دارند. اما همین تلاش فراوان، باعث فراری دادن مردها می شود.

  • پدر تندخو و کنترل گر 
پدر برای دختر نوعی «تایید» است و روابط بین آن دو برای هر دو طرف اهمیت و برتری خاصی دارد. رفتار کنترل کننده پدر منجر به شکل گیری احساس ترسی مبهم اما مداوم در درون دختر می شود. این احساس ترس باعث می شود تا دختر به فکر دور زدن پدرش برآید و بیاموزد که چگونه دل پدرش را بدست آورد و او را به مسیری هدایت کند که به نفعش تمام می شود. در اثر ناتوانی پدر در کنترل ارتباط همراه با صداقت، دختر نیز بسوی پنهانکاری و عدم اعتماد سوق داده می شود. بدیهی است این احساسات و رفتارها باعث می شود تا دختری که بزرگ شده است در ارتباطاتش با مردان، بصورت غیرمستقیم و با عدم صراحت عمل کند. گاهی هم دختران در این مورد تحت تأثیر رفتار غیرصریح مادر با شوهر خود قرار گرفته اند. مادری که با تکیه بر ترفندهای غیرصریح، همسرش را به اجابت خواسته های خود ترغیب می کرد و همواره نیز در اینکار موفق بوده است، بطور ناخواسته به دخترش می آموزد که در ارتباط با مردان اینگونه عمل کند زیرا دختران و پسران در دوران کودکی قدرت قضاوت ندارند تا ببینند چه رفتارهایی سالم و قابل تأیید است و چه رفتارهایی تحریف شده و نامناسب. آنها براحتی آنچه را مشاهده می کنند، می آموزند. این فرآیند همان الگوبرداری یا همانندسازی است. چنین دخترانی در بزرگسالی و در حین ارتباط گرم و صمیمانه با مردان، در مورد هر حرکتی که همانند رفتارهای پدرشان نباشد، به سرعت طلبکارانه و انتقادی رفتار می کنند. آنها توقع دارند مردان دیگر نیز نظیر پدرانشان تحت تاثیر رفتار غیر صریح و متملقانه آنها فریب بخورند و بدون قید و شرط و بدون هیچ ملاحظه ای خواسته هایشان را اجابت کنند. بدیهی است مردان شایسته براحتی چنین دخترانی را کنار می گذارند.
 

  • پدرانی که فرشته نجاتند 
دختران و زنان بسیاری بدون توجه به اینکه چقدر قوی یا شایسته هستند، نیازی پنهانی به یک منجی دارند. آنها کسانی هستند که از دوران کودکی به مستقل بودن تشویق نمی شوند. آموزش می بینند که همواره منتظر دریافت کمک از دیگری باشند و مهارت های خود را در حل مشکلات نادیده بگیرند و در عوض متکی به یک مرد باشند چون از بچگی همیشه کمک ها را از پدرشان دریافت کرده اند و بیش از حد حمایت شده اند. این حس نیازمندی دائمی، معمولا در رابطه با همسر آینده بی جواب می ماند. هیچ مردی نمی تواند نقش پدر یک دختر را بازی کند بنابراین، دختر احساس می کند بدون حمایت رها شده، کسی از او مراقبت نمی کند، کسی او را دوست ندارد، پس در نهایت رابطه زناشویی اش به بن بست کشیده می شود. بیشتر اوقات زنان آموزش می بینند که نیاز به حمایت و مراقبت را از طریق انتخاب همسر برطرف کنند اما واقعیت این است که شوهر باید چیزی بیشتر از راه حل مشکل باشد. 

  • از دست دادن پدر 
مفهوم والدین مفهومی عمیق و قدرتمند است. وقتی دختری فاقد پدر است، پدری خیالی خلق می کند. این تخیل از تماشای تلویزیون و فیلم، مطالعه کتاب و مشاهده پدران دیگر در او شکل می گیرد و به تدریج ترکیبی از پدر رویایی در ذهن او ترسیم می شود. تصویری که شکل گرفته از جالب ترین، راحت ترین و دوست داشتنی ترین عناصر ترکیب شده است. پدر تخیلی او پیوسته قوی و حمایتی است. وجود چنین رویای آرزومندانه ای در دختری که بدون پدر، بزرگ شده است کاملاً طبیعی اما اغلب تحریف شده است و به ندرت در این پدر خیالی نقایصی وجود دارد. اشتیاق قوی به داشتن پدر و برخورداری از عشق او، اغلب زن را به ادامه جستجویش در بزرگسالی رهنمود می کند. تصویری که احتمالا با واقعیت مغایر است و هیچ مردی با آن جور در نمی آید.
 

منبع:میگنا



نقش پدرها در زندگی مشترک دختران
برچسب ها:

مطالب مرتبط